برخی از مفاهیم اصول تجارت متقابـل در امـور بین المـلل
- تاريخ انتشار :

COUNTER TRADE
نوید تکشی
تجارت متقابل به تعبیری قدیمیترین شیوهی مبادلات تجاری است. انسانهای اولیه برای رفع نیازمندیهای خود با این روش اجناس و کالاهای اضافی را با اجناس و کالاهای مورد احتیاج خود مبادله میکردند. این شیوه در معاملات مدتهای مدیدی در مبادلات بازرگانی تا تثبیت نظام پولی و حتی بعد از آن نیز متداول بوده است.
امروزه نیز واژه تجارت متقابل مبادله کالا با کالا و بدون دخالت پول را تداعی میکند. اما تجارت متقابل در عصر حاضر آنچنان از پیچیدگی و تکنیکهای بالای مالی و بازرگانی (و نه فنی و مهندسی) برخوردار است که دیگر مفاهیم سنتی و کلاسیک قادر به تبیین و تصویر شیوهای متنوع آن نمیباشد. در معاملات تجارت متقابل طرفین فقط به انجام یک معامله ساده بازرگانی بسنده نمیکند. بلکه تعهداتی کوتاهمدت و بلندمدت را برعهده خواهد داشت که برخی از آنها تا سالیان دراز آنان را درگیر و وابسته به آن معامله خواهد کرد. در مواردی این مدت به بیش از 25 سال میشود.
این معاملات اصولاً در چهارچوب قراردادها و بین دو دولت انجام میپذیرد و بانکهای مرکزی بین این دولتها با افتتاح حسابهای ویژه یا ترتیب دیگری نسبت به عملیات مالی و تسویه حسابهای دو طرف اقدام میکنند. ولی باید توجه داشت این نوع معاملات همیشه در چهارچوبهای رسمی دولتی بهعمل نمیآید بلکه بین دو یا چند نفر بازرگان یا شرکتهای تجاری صورت میپذیرد.
در کشورهای کمتر توسعهیافته، فشارهای اقتصادی همراه با گرایشات توسعهی صنعتی (شبهمهندسی- مونتاژ) این کشور را وادار به تقاضا برای تجارت متقابل کرده است. خصوصیات این گرایش آن است که از تولیدات کشاورزی و مواد خام به سوی کالاهای سبک صنعتی، مواد شیمیایی و ماشینآلات روی آورند.
مزایا و معایب تجارت متقابل به شرح ذیل است.
مزایا
1- مقابله با مشکل عدم تعادل در تراز پرداختها
2- متنوعکردن اقلام صادراتی
3- صرفهجویی ارزی
4- افزایش اشتغال
5- حفظ سطح واردات لازم برای توسعه
6- بازاریابی برای محصولات سنتی
7- گریز از قیمتها و سهمیههای تجاری
معایب
1- طولانیبودن زمان انجام معاملات
2- محدودیت در انتخاب منابع عرضه
3- پایینبودن کیفیت کالای مورد معامله
4- بالابودن هزینهی معامله
5- غیر واقعیبودن قیمتها
روشهای تجارت متقابل
معملات دو جانبه CLERING , BARTER
1- جبرانی کامل FULL COMPENSATION
تسویه بدون تعیین ارزش کالا در اینگونه معاملات فروشنده یا صادرکننده در ازای کالایی که به طرف دیگر میدهد صددرصد کالا دریافت میکند.
این مبادلات به تسویه با کالا یا VALUE IN GOODS معروف است.
در قراردادهای منعقده باید به موارد ذیل توجه کرد:
1- شرایط مبادله کالاها در یک قرارداد تنظیم میشود.
2- این قابل واگذاری به اشخاص ثالث نیست.
تسویه با تعیین ارزش کالا
در اینگونه معاملات خریدار همانند مورد قبلی در ازای دریافت کالا تسویه بدهی خود را تماما با کالا انجام میدهد. اما ارزش کالاهای دو طرف با ارز مورد توافق مبادله میشود. نوع ارز به توافق آنها بستگی دارد.
شرایط لازم در معاملات تسویهی نقدی (VALUE IN MONY) به شرح ذیل است.
1- مبادلهی کالاها در یک قرار داد تنظیم میشوند.
2- ارزش کالاهای دو طرف به ارز توافق شده ملاک عمل خواهد بود.
3- این معاملات قابل واگذاری به اشخاص ثالث است.
درصدجبرانیPARTIAL COMPENSATION
در اینگونه معاملات بخشی از بهای کالا بهصورت کالا و بخشی دیگر بهصورت نقدی و با ارز توافق شده پرداخت میشود.
در این گونه معاملات موارد ذیل رعایت میشود.
1- شرایط مبادله در یک قرارداد واحد گنجانیده میشوند.
2- ارزش کالا به ارز مورد توافق صورت خواهد گرفت.
3- تعهدات طرفین قابل واگذاری به اشخاص ثالث است.
4- قسمتی از ارزش کالاها بهصورت نقدی پرداخت میشود.
معاملات سهجانبه: (TRIANGULAR COMPENSATION)
معاملات سهجانبه درخصوص کالای مورد تقاضا در بازار (WITH HARD CURRENCY GOODS)
در اینگونه معاملات فروشندهی الف کالای مورد تقاضای خریدار ب را برای او ارسال میکند ولی بهای کالا را به ارز مطالبه میکند. خریدار ب با توجه به شرایط کشورش قادر به تامین ارز و ارسال آن برای فروشندهی الف نیست اما خریدار ثالثی ج در کشوری دیگر مایل به خرید کالاهای وی به صورت ارزی است در این صورت خریدار ب کالای مورد نیاز خریدار ج را ارسال و در عوض او بهای کالا را به ارز برای فروشندهی الف ارسال خواهد کرد.
با این روش هم فروشندهی الف و هم خریدار ب که هر دو کالای مورد نیاز بازار خود را در اختیار دارند، آنها را بهفروش میرسانند و خریدار ج به کالای مورد درخواست خود میرسد و نهایتاً فروشندهی الف ارز مورد نیاز خود را بهدست خواهد آورد.
معاملات سهجانبه در خصوص کالای دارای بازار ضعیف (WITH WEAK CURRENCY GOODS)
گردش کار اینگونه معاملات مانند حالت قبل است، با این تفاوت که در این حالت خریدار ب امکان ارائهی کالاهای مورد نیاز بازار را در اختیار ندارد، بلکه کالاهای وی از بازار ضعیفی برخوردار است. بههمین خاطر خریدار ج در کشور ثالث ارز کمتری را به ازای آن خواهد پرداخت.
اینگونه معاملات مشابه معاملات سهجانبه با کالای ضعیف است اما خریدار ج در قبال پرداخت بهای کالایی که از خریدار ب دریافت کرده ارز قوی و معتبر در اختیار ندارد.
در حالیکه متعهد است به فروشندهی الف ارز قوی پرداخت کند، برای حل این مشکل ارز ضعیف خود را با یک معاملهگر ارز (صراف) معامله میکند و ارز قوی حاصله را به فروشندهی الف پرداخت میکند.
همکاری صنعتی (BUY BACK)
در این روش یکطرف ماشینآلات، دانش فنی، تاسیسات و امکانات تولید یک محصول را در اختیار طرف دیگر قرار میدهد. طرف دیگر که دارای امکانات بالقوه برای راهاندازی و تاسیس کارخانه در کشور خود است تعهد میکند. پس از بهرهبرداری جهت بازپرداخت بهای ماشینآلات و امکانات دیگری که از طرف اول گرفته است برای دورهی زمانی معینی تمام یا بخشی از تولیدات را برای او ارسال و با دستور او در بازار جهانی عرضه و بهای آن را به او پرداخت کند.
معاملات بایبک اصولاً در دو قرارداد جداگانه تنظیم میشود. موضوع قرارداد اولیه تحویل ماشینآلات، تجهیزات، امتیاز تولید، دانش فنی، مواد اولیه و همکاریهای فنی است.
موضوع قرارداد دوم نحوهی بازپرداخت و زمابندی تسویهحساب و جزئیات مربوط به مسائل مالی و قیمتگذاری محصول تولیدی و موارد مرتبط با آنها خواهد بود.
معاملات بایبک به دلیل نحوهی مبادلات از پیچیدگیهای فراوانی برخوردار است.
زمان این معاملات معمولا طولانی و گاهی از شروع تا تسویهی کامل ممکن است به بیش از بیست سال زمانبر باشد.
اساسیترین مشکلات در عقد این معاملات چگونگی تقویم ارزش تاسیسات و ماشینآلات، بهره و سود قابل انتظار طرفین، تغییرات نرخ ارز مورد توافق در طول دوران پروژه، چگونگی قیمتگذاری محصول تولیدی و مقررات صادرات و واردات دو کشور بهویژه کشور طرف دوم است. بههمین خاطر انعقاد اینگونه قراردادها قاعدتا مستلزم دقت بیشتر و دارا بودن تخصصهای مالی و بازرگانی بالایی خواهد بود.